این «موسیقی» را حتما باید بشنوید


این «موسیقی» را حتما باید بشنوید
نکته جالب این موسیقی این است که می تواند قشر گسترده یی از مخاطب عام را داشته باشد ولی به شرط اینکه شرایط مهیا شود و مردم بتوانند آن را بشنوند.
 


این برای نخستین بار است که سال برای موسیقی با فعالیت ویژه یی به پایان می رسد: هفته موسیقی تجربی که به هفته موسیقی «تلفیقی» تغییر نام داد از شنبه 12 اسفند آغاز شده و قرار است تا 19 اسفند ادامه داشته باشد. در این هفته موسیقی گروه پیتر سلیمانی پور، گروه دارا دارایی، گروه نایما، گروه کامنت، گروه پالت و پویا نیک پور به صحنه خواهند رفت. این هفته موسیقی همان طور که پیش تر هم درباره آن نوشتم، قرار است بازتاب دهنده نواها و صداهایی باشد که در ایران کمتر شنیده می شوند و تفاوت بسیاری با موسیقی های متعارف و متداول این روزها دارد.

نکته جالب این موسیقی این است که می تواند قشر گسترده یی از مخاطب عام را داشته باشد ولی به شرط اینکه شرایط مهیا شود و مردم بتوانند آن را بشنوند. برای بحث و نظر درباره چرایی حضور کمرنگ چنین گروه هایی در موسیقی ایران سراغ سه چهره از هنرمندان این هفته موسیقی رفتم. هنرمندانی که سابقه بیشتری در قیاس با دیگر گرو های این هفته دارند و هر کدام به نمایندگی از گروه شان دعوت روزنامه ما را پذیرفتند: پیتر سلیمانی پور، دارا دارایی و امین طاهری.

طاهری به نمایندگی از گروه نایما به این میزگرد آمد. این سه نفر هر چه نباشند در ساز و سبک شان بهترین های ایران هستند. البته جای حمزه یگانه، ابرنوازنده پیانو در این جمع خالی بود. همچنین نیما رمضان گیتاریست دوست داشتنی گروه کامنت و پویا نیک پور. اما در آستانه این هفته موسیقی هماهنگی ها خیلی ساده نبود. متن بحث و نظر این هنرمندان پیش روی شماست.
   

اجراهای پیش روی شما عنوان جالبی دارد، «موسیقی تجربی». قبل از این نیز شما در سال 1386 فستیوال دیگری داشتید با نام «هفته موسیقی معاصر». چرا بین این دو برنامه آنقدر فاصله زمانی زیادی افتاده است و مخاطبان شما بعد از فاصله یی چنین طولانی شما را بر صحنه می بینند؟

دارا دارایی: یکسری از دلایل مربوط به اشخاص می شود. یعنی هرکدام دلایل یا معذوریت هایی داشته اند که این کار را انجام نداده اند. دلیل عمده دیگر این است که احتمالاتیمی که «هفته موسیقی معاصر» را برگزار کرد به نتایجی که مطلوبش بود، نرسید و به همین جهت این کار را ادامه نداد. هفته موسیقی تجربی هم به دست تیم دیگری در حال اجراست.
امیدوارم که کار این تیم ادامه دار باشد. به هرحال ما خودمان هیچ وقت پیگیر برگزاری چنین جریانی نبودیم و چون به ما پیشنهاد شده، آمده ایم و داریم کار می کنیم.
    

البته برای من بحث دیگری هم مطرح است. چرا شما به طور کلی با موسیقی ای که مطلوب خودتان است، بر صحنه ظاهر نشدید و تا این حد فاصله افتاده؟

دارایی: در این صورت فکر می کنم بیشتر مساله شخصی است. مثلادرباره من همان طور که قبلاهم برای شما توضیح دادم کمی مسائل غیرموزیکال و بیشتر هم کارهای پاپی که انجام می دهم و مجبور هم هستم که انجام بدهم باعث شده کمتر در این زمینه که مورد علاقه خودم است، وقت بگذارم. خوشبختانه این اجراها باعث شد و انگیزه ایجاد کرد که این مساله را جدی تر دنبال کنم.
   
پیتر سلیمانی پور: از هفته موسیقی معاصر تا به حال برای من به شخصه همان طور که شما در جریان هستید، یکسری مشکلات راجع به سلامتی ام وجود داشته. بحث دیگر این است که اصولا نفس چنین برنامه هایی همان طور که در عنوان آن هم وجود دارد مبتنی بر تجربه است.

نوازنده هایی مثل ما که دغدغه های خاص خودمان را هم داریم برای اینکه به چنین چیزی برسیم دورخیز بلندتری نیاز داریم. فکر می کنم وقتی گروهی بخواهد تجربه خوب و قابل توجهی را روی صحنه ببرد لازم است که چهار، پنج ماه به شکل روزمره و روتین روی آن کار و تمرین کند.

ایجاد انگیزه برای نوازنده ها برای اینکه این کار را انجام دهند ساز و کار خودش را دارد که یکی از بحث های مهم در ایجاد انگیزه، جنبه مادی آن است. در تجربه گذشته اجرا نه برای ما و نه برای اجرا کننده ها رضایت بخش نبوده در نتیجه فکر اینکه دوباره بخواهیم آن همه انرژی و وقت صرف کنیم و در نهایت هم به نتیجه مطلوبی نرسیم خیلی سخت بوده.

البته این هفته موسیقی که تا به حال «تجربی» نام داشت جدیدا تغییر نام داده و با عنوان «هفته موسیقی تلفیقی» مطرح شده است که البته همان طور که قبلاهم راجع به آن صحبت کرده بودیم امروزه دیگر نمی توان با نام تلفیقی یک موسیقی را از سایرین جدا کرد و با تجربی بودن قضیه من خیلی راضی تر بودم و برای خودم هم که سرپرست این گروه بودم به چیزهایی فکر کردم که همه، در این مقطع زندگی برایم یک تجربه است. حالاکه شده تلفیقی، من نمی توانم جای خودم را در این داستان پیدا کنم.

ولی علت عدم تداوم چنین جریاناتی به جز مسائل شخصی، هزینه سنگین برگزاری این اجراهاست مثل هزینه سالن و... خیلی ساده نیست بخواهیم هر سال این کارها را انجام دهیم. ولی فکر می کنم نوازنده یی مثل دارا که از بهترین نوازنده های گیتاربیس در تهران است و این توانایی، کارهای زیادی که نیاز به این کیفیت دارند را جذب می کند و اگر درست فکر کنم باید رضایت مالی ای هم برایش داشته باشد اما کار من متفاوت است چراکه گرایش من بیشتر به آهنگسازی است.
    

یک بار شما در کنسرت گرامیداشت محمد نوری در مسند نوازنده حضور داشتید و حضور ساکسیفون در آن اجرا و برخوردی که مردم با آن داشتند به نحوی بود که نشان می داد امکان این وجود دارد که شما حتی با گروه های پاپ تجربه های بیشتری داشته باشید.

سلیمانی پور: همکاری با بزرگداشت محمد نوری برای من کار جذابی از آب درآمد. به هر حال محمد نوری سبک و سیاقی را برای موسیقی ایرانی تعریف کرد. برای من هم گاهی این کنجکاوی وجود دارد که با موسیقی پاپ درگیر باشم ولی خب دغدغه کاری ام چیز دیگری است به علاوه موسیقی برای من محل اصلی درآمد نیست.

امین طاهری: موارد لازم اشاره شد. به هر حال مشکلاتی وجود دارد. چه شخصی و چه از لحاظ کارهایی که لازم است گروه برای این طور اجراها انجام دهد. درگروه نایما هم ما مشکلاتی داشتیم مثل مهاجرت من و حمزه به اتریش و وقفه یی که ایجاد شد.

دارایی: اتفاقا به نظرم شما دایما مشغول بودید و فقط همین سه ماه وقفه یی بود وگرنه شما هیچ وقت از کار و جریان اصلی کارتان فاصله نگرفتید.
   
طاهری: درست است در واقع نایما در طی این سال ها همیشه مشغول بوده و کارکرده. چه در قالب کنسرت های پژوهشی و چه آلبوم ها مثل همین آلبوم آخر به نام «ساحل تهران» که به ما گفتند فروش بدی هم نداشته است.

بحث دیگری که دوست داشتم مطرح شود بحث مخاطب است. به هر حال در هر فرهنگی یک موسیقی ای وجود دارد که مخاطبش خاص است و معمولااین موسیقی ها به خوبی و راحتی فروش نمی روند. آیا این مساله هم در برگزار نکردن کنسرت های بیشتر توسط شما، دخیل است؟ دوست دارم کمی راجع به مناسبت شما و مخاطب تان و تاثیر آن در کم کارکردن تان در این نوع موسیقی حرف بزنید.

دارایی: من خیلی به این چیزها فکر نمی کنم. مدت ها بود دوست داشتم ایده هایی که داشتم را در یک قالبی ارائه بدهم و این فرصت پیش آمد. خیلی این ذهنیت را نداشتم که بخواهم به آن طرف ماجرا فکر کنم. فقط به این فکر می کنم که کاری که احساس می کنم درست است را به نحوی که دوست دارم انجام دهم. نمی دانم با چه مناسبت هایی است که یک گروه می تواند پرطرفدار شود و یک گروه دیده نشود. شاید یک مقدار به این مساله برمی گردد که نخستین قدم را تو برداری یعنی وقتی قبل از تو کسی ایده یی را اجرا نکرده باشد و تو نخستین بار آن را انجام دهی، موفق می شوی.

طاهری: فکر می کنم داشتن آلبوم در جذب مخاطب خیلی تاثیر دارد. مثلادرباره «ساحل تهران» این اتفاق افتاد. یعنی مثلایک اتفاقی مثل رونمایی آلبوم و راه های دیگری که برای معرفی انجام می شود کمی اطلاع رسانی می کند.

سلیمانی پور: من هم مثل دارا خیلی این دغدغه را ندارم. منظورم این است که تنها ارتباط موسیقایی که سعی می کنم با مخاطب برقرار کنم را در نظر می گیرم. درست است که در نهایت یک کنسرت یا آلبوم باید برای مخاطب تولید سرگرمی کند. من از این زاویه نگاه می کنم که آنچه شرایط اختصاصی زندگی مان، بنا به خواسته ها و اراده یی که برای تولید موسیقی داریم، حکم می کند فارغ از این است که مخاطب چه برخوردی با آن کند. مسلما پیش بینی خاصی هم نمی شود کرد و بعد از نخستین اجرا یا نخستین سی دی که ارائه می شود می توان کیفیت این برخورد را دید و اتفاقا مساله هیجان انگیز برای من در این هفته های موسیقی همین است: وقتی چیزی را روی صحنه می بریم که خارج از قالب های معمول موسیقی است، مخاطب چه برخوردی با آن خواهد داشت.


من فکر می کنم این نوع موسیقی مخاطب خودش را دارد. واضح است که اساسا موسیقی شما دغدغه مخاطب به شکل دغدغه یی که برای موسیقی پاپ مطرح است را ندارد اما اساسا اینکه شما مخاطب نداشته باشید یا مخاطب محدودی داشته باشید و این مساله باعث شود کار نکنید، به نظر من تئوری رد شده یی است. حضور کمرنگ شما به نوعی خیانت به این مخاطب جدی بوده است.

دارایی: من که قبول دارم!

طاهری: در سه ماهی که من و حمزه در اتریش بودیم واقعا به این نتیجه رسیدیم که این حرفی که تو می زنی درست است. اینجا مردمی که به عنوان مخاطب ما می آیند خیلی مشتاقند در حالی که در آنجا وقتی شما مثلادر کافه یی موسیقی می زدید خیلی کسی برایش مهم نیست که تو چه می زنی. ولی بیشتر مشکلات سازمان دهی و هماهنگی در اینجا بین ما وجود دارد ولی من هم قبول دارم که بخشی از این مساله تقصیر ما است.

سلیمانی پور: برای کنسرتی که در سال 85 با عنوان انسامبل پیترسلیمانی اجرا شد حدود شش هفت ماه هفته یی دو سه روز تمرین صورت گرفت و نهایتا همه تمرین ها منجر به دو کنسرت شد: دو کنسرت با فاصله پنج ماه از هم بودند، بماند که در این مدت منهای ماهان و من، همه اعضای گروه تغییر کردند. آن همه تلاش و تمرین با همه مسائل دیگری که بود و درآمد مختصری که بیش از چهارصدهزارتومان برای هرکدام از اعضا نبود، من نمی دانم با این وضعیت چقدر اراده و انگیزه لازم است که آدم چنین فعالیت هایی را بیشتر انجام دهد. مخصوصا اینکه وقتی یک نفر از اعضا تغییر می کند مثل این است که همه چیز باید از ابتدا تعریف شود و انجام شود برای همین هم بود که ذهنیت من بیشتر به سمت این رفت که باید پروژه های کوتاه مدت را مد نظر داشت. برای این جریان هم من سعی کردم به یک سادگی روی بیاورم که با توجه به زمان کمتر برای تمرین از کیفیت کار کم نشود.

بحث مهاجرت هم مطرح است. خیلی از نوازندگانی که ما سعی کردیم با هم کار کنیم، در حال حاضر ایران نیستند. من به شخصه با افراد زیادی بارها و بارها راهی را آغاز کرده ام که اتفاقا هم خیلی در آن جدی و مشتاق بودیم اما ناگهان مساله مهاجرت پیش آمده و کار به جایی نرسیده. در نتیجه این است که من رویکردم بیشتر به سمت پروژه های کوتاه مدت است و فکر می کنم تنها کاری که در چنین شرایطی می توان انجام داد در قالب همین رویکرد است و البته پروژه کوتاه مدت هم نمی تواند به آنچه شما می گویید مخاطبش توقع دارد وفادار بماند. یعنی به طور طبیعی ما نمی توانیم که خیانت نکنیم!
    

این مسائل ناراحت کننده واقعیت هایی است که وجود دارد. ولی راه حل شما برای یک ساز و کاری که در آن این نوع موسیقی بتواند راحت تر فعالیت کند، چیست؟ قطعا در این سال ها این دغدغه را داشته اید که ای کاش بتوانید بیشتر در این حوزه کار کنید. به نظر شما چه سازوکاری می تواند به این جریان کمک کند؟

دارایی: من فکر می کنم فقط پول است که می تواند این جریان را نجات دهد. برای خود من و خیلی از موزیسین هایی که مثل من مجبورند برای گذران زندگی موسیقی کار کنند اما یک جنبه قوی هم در موسیقی دارند تنها راه این است که بتوانند بخش مادی زندگی شان را به هر نحوی تامین کنند. در نتیجه اگر یکسری اسپانسر و آدم هایی که این بکر بودن را درک کرده اند و با این جریان آشنایی دارند وارد کار شوند و البته این آگاهی را داشته باشند که با گذشت زمان می توانند به سوددهی کارشان برسند، به نظرم خیلی مشکلات حل می شود.
    
سلیمانی پور: چیزی که واقعا الان باعث شده که ما این کارها را با همین حد و اندازه یی که وجود دارد، انجام بدهیم، وجود یک چنین هفته های موسیقی است که الان شاهد دومین دوره آن هستیم. حسن داستان این است که هزینه یی که باید برای چند کنسرت صرف شود را یکجا جمع می کند و توسط یک هسته مرکزی قابل، مدیریت می شود. حداقل بار سنگین منیجمنت این کارها را از دوش ما برمی دارد. یکی از علت هایی که من نمی توانم کار اجرایی را به صورت هرساله دنبال کنم این است که واقعا نمی توان یک تنه از پس همه این مسائل برآمد و باید کسی معمولاپیشنهاد انجام آلبوم یا اجرا را بدهد. شاید برای چنین کسانی به اندازه کافی انگیزه ایجاد نشده.

دارایی: فکر می کنم چیزی که پیتر می گوید به این علت باشد که تهیه کنندگان معمولادنبال مقصد نزدیک هستند یعنی ترجیح می دهند روی کاری سرمایه گذاری کنند که نهایتا یک ساله به برگشت مالی برسد ولی این جریان موسیقی برای اینکه به بازگشت مالی برسد زمان خیلی بیشتری می خواهد.
    
طاهری: البته من در این مورد همیشه تلاش کردم که فعال باشم ولی باز فکر می کنم اگر خودمان بخواهیم و با هم نظری داشته باشیم می توانیم با یک شخص یا یک ارگانی صحبت کنیم که سالی یک بار یک فستیوال گونه یی برگزار شود و یک طور فرهنگ سازی شود تا حداقل آنهایی که ممکن است این موسیقی را دوست داشته باشد، فرصت کنند به آن گوش بدهند و جایی برای دنبال کردن آن داشته باشند

سلیمانی پور: فکر می کنم اگر همین هفته موسیقی بتواند به صورت سالانه ادامه پیدا کند می تواند همین کارکرد را داشته باشد یعنی اگر واقعا داریم به راهکار فکر می کنیم، همین برگزاری ایونت های اینچنینی می تواند خیلی موثر باشد. مخصوصا اگر بشود به شهرستان ها هم رفت. این کار را نباید بخش خصوصی انجام بدهد بلکه باید یک بخش دولتی هم داشته باشد مثل جشنواره موسیقی فجر.
    
دارایی: درحال حاضر بودجه جشنواره ها خیلی پایین آمده. برای همین من همیشه فکر می کنم کاش دولت هیچ وقت دست روی یک چنین جریان آرتیستی ای نگذارد.
حداقل بخش دولتی می تواند این دردسر و مشکلات مجوز را حل کند. برای پایان این گفت وگو اگر نکته یی جا مانده برای ما بگویید.

سلیمانی پور: درباره بحث مخاطب و اینکه چرا ما مخاطبان مان را منتظر می گذاریم، می خواستم نکته یی را اضافه کنم. در طول 10، 12 سال گذشته صنعت موسیقی که در ایران مرده بود، دوباره بازگشت. البته این بازگشت بیشتر در قالب موسیقی پاپ بود ولی در بخش های دیگر هم اتفاق هایی دیده می شود که مثلادر زمینه موسیقی سنتی هم تبادل مالی به سطح بالاتری رسیده.
    
اینجا صنعتی مطرح است که دست اندرکاران خودش را دارد و یک بیزینس است و در حد و اندازه خودش یک سطح کیفی را مطرح می کند. در عواملی که تعیین کننده موفقیت در این بیزینس است بخشی هم محتوای آن است یعنی همان زیبایی شناسی داستان که شما اشاره کردید. یعنی یک زیبایی شناسی ای در آن تعریف شده که از قبل مشخص شده، این زیبایی شناسی پولساز است.
    
ما که فقط باب سلایق خودمان و با آزمون و خطا سعی داریم محتوایی از موسیقی را خلق کنیم که شاید باارزش باشد و شاید هم پرطرفدار شود، هنوز نتوانسته ایم قدم های درستی را در حیطه صنعت برداریم.

در واقع زیبایی شناسی ما در مرحله آسیب شناسی و نرسیدن به باوری است که باید به آن برسد و باروری آن هم از طرفی نیازمند همین است که کار بیشتری در این زمینه انجام شود و ما هنوز چنین امکانی نداریم.
  

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: روزنامه اعتماد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد